آموزش حجاب وعفاف

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد. از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

آموزش حجاب وعفاف

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد. از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد.

از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

۳۰
شهریور

از منظر اسلام خانواده مقدس‌ترین نهاد و بستری برای آرامش، تربیت و رشد نسل به شمار می‌آید. اهمیت این مسئله از آنجایی است که خانواده پایه‌ اصلی جامعه است و جامعه‌ سالم در گرو خانواده‌ سالم می‌باشد؛ چرا که اولین نهادی است که فرد به آن ورود پیدا می‌کند و در آن پرورش می‌یابددیدگاهی که اخیرا در جامعه رواج پسدا کرده است بدین شرح است که آرامش مختص به دوران تجرد و ازدواج آغاز تمام مشکلات و گرفتاری‌ها می باشد لذا این بیشن مشکلات اقتصادی را عاملی برای فرار از ازدواج بیان می‌کند که به طور حتم تبعات آن گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که خداوند در سوره‌ نور به بندگان خود وعده داده است: «اگر فقیر و تنگ‌دست باشید خداوند از فضل خود شما را بی‌نیاز می‌کند» و خداوند هرگز از وعده‌ خود تخلف نمی‌کند.

تغییر سبک زندگی را می‌توان ارمغان مدرنیته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقیده‌ برخی، به وجود آمدن شیوه‌های جدید زندگی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که با حرکت جوامع به سمت پیشرفت و صنعتی شدن رخ می‌نماید؛آمارهای جهانی حکایت از آن دارد که در طول ده سال اخیر، علی‌رغم رشد نابرابری اقتصادی در جامعه ایرانی، شاخص‌های رفاه در زندگی اغلب اقشار پیشرفت چشمگیری داشته و در مقابل دگرگونی مولفه‌های متنوع سبک زندگی ایرانی نیز کاملا مشهود است. ارزش‌هایی همچون صرفه‌جویی، ساده‌زیستی و خودکفایی به شدت در جامعه ایرانی تضعیف شده به نحوی که مهارت‌های زنانه و مردانه زندگی جای خود را به تلاش حداکثری برای کسب درآمد داده است. زن شاغل ایرانی امروز بخش قابل توجهی از درآمدش را اختصاص به هزینه مهدکودک فرزندان می‌دهد تا هم وظیفه تربیت نسل خود را به دیگری بسپارد و هم به سبب دوری از فضای خانواده با مشکلات متنوع زندگی به سبک مدرن مواجهه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی داشته باشد.

مرد ایرانی نیز ترجیح می‌دهد به جای تلاش برای رشد فرهنگی خانواده خویش در حوزه ارزش‌هایی همچون «مدیریت مصرف» و «خودکفایی خانوادگی»، اغلب اوقات روز را در خارج از خانه بگذراند تا هزینه‌های اضافی تحمیلی سبک زندگی مدرن را با فشار شدید تامین کند.رسم منفی اختصاص بخش قابل توجهی از درآمد خانواده به خرید غذاهای آماده ناسالم به شدت در شهرهای ایران همه‌گیر شده و مدرنیته یک به یک ارزش‌های خانواده ایرانی همچون دورهمی‌های ساده خانوادگی بر سر سفره‌ای مشترک و کم‌هزینه با دستپخت مادر و کمک پدر را درمی‌نوردد و جامعه و خانواده ایرانی را به سمت انواع بیماری‌های جسمی و روحی - روانی ناشی از تغییر سبک زندگی اجتماعی سوق می‌دهد. اکنون سوال اصلی این است که چرا در چنین جامعه‌ای که زمان صحبت همسران به کمتر از 5 دقیقه در روز کاهش یافته، انتظار داریم آمار طلاق افزایش نیابد!؟

حقیقت این است که پایه و اساس سبک زندگی در جامعه‌ سنتی ایران بر اساس اسلام بنا شده است و تغییر آن به منزله‌ تغییر سبک زندگی اسلامی به شیوه‌های مدرن و وارداتی است که با فرهنگ اسلامی ما هیچ گونه همخوانی ندارد و در نتیجه تغییر هویت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یکدیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر هم تأثیر متقابل می‌گذارند.از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیرضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند که این مسئله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلاتی برای فرد و جامعه خواهد شد که از جمله آنها می‌توان کاهش نشاط و شور زندگی در خانواده به علت کمبود محسوس حضور «زن» به عنوان مدیر خانه را برشمرد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یکدیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر هم تأثیر متقابل می‌گذارند.از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛تغییر سبک «ساده زیستی»  و روی آوردن به زندگی تجملاتی و ایجاد مصرف‌زدگی در بین خانواده‌ها؛تغییر نوع تعامل زن و مرد که تحت تأثیرماهواره‌ها به سبک غربی رخ میدهد.

همچنین گسترش سبک زندگی «مجازی» و«اختلاط» در شبکه‌های اجتماعیاز عواملی هستند که خانواده را بتدریج با خطر ورشکستگی مواجه خواهد کرد. حقیقت این است؛ با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد، زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد.با بررسی آیات و روایات اسلامی درمی‌یابیم به همان اندازه که در اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید شده، به همان اندازه نیز بر حفظ و نگهداری از آن سفارش شده است. چرا که نهال خانواده برای ادامه‌ حیات و به ثمر نشستن خود نیاز به رسیدگی و مراقبت ویژه‌ دارد. در آیات و روایات از طلاق به عنوان مغبوض‌ترین حلال خداوند یاد شده است

متأسفانه کوتاه شدن عمر زندگی مشترک در جامعه‌ ما گسترش یافته و اگر به زودی برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود می تواند به یک بحران جدّی تبدیل شود که این مسئله هوشیاری مردم، مسئولین و نخبگان را می‌طلبد. عمق فاجعه جایی مشخص می شود که بدانیم علاوه بر افزایش این معضل بزرگ، جامعه در جهت قبح‌زدایی از این مسئله گام برمی‌دارد. برگزاری جشن طلاق به تقلید از فرهنگ غرب و دعوت دوستان و آشنایان برای شرکت در این مراسم در جامعه‌ اسلامی ما جای بسی تأسف و تعجب دارد. وقتی زندگی رنگ و بویی از دین و فرهنگ اسلام نداشته باشد، وقتی خانواده تقدس خود را در دید افراد از دست بدهد و ازدواج بیشتر جنبه‌ تشریفاتی پیدا کند؛ وقتی ازدواج‌های سنتی که بر پایه‌ فرهنگ اسلامی و شناخت و باور صحیح از زندگی مشترک است جای خود را به ازدواج‌هایی به سبک مدرن و دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و ... بدهد؛ قبح‌زدایی و برگزاری جشن طلاق به شیوه‌ مدرن امری دور از ذهن و تعجب‌برانگیز نخواهد بود!

نظام خانواده به سان یک نظام سالم اجتماعى در روند حیات اجتماعى خود حالات گوناگونى دارد. اگر خانواده که مرکب از زوجین و فرزندان مى باشد، از هماهنگى، انسجام، وفاق وتفاهم دو طرف زن و شوهر برخوردار باشد، قطعاً زمنیه زندگى سالم خانوادگى را فراهم کند، امّا اگر انسجام و هماهنگى نداشه باشد، قطعاً تهدید به فروپاشى و انهدام شده و پایه و اساس آن فرو مى ریزد.هر جامعه ای که در جستجوی سلامت است باید این پدیده را مهار کند.اما رشد بی مهار طلاق آن هم در سال های ابتدای زندگی جوانان چنین می نماید که این سیاست ها نه تنها موفق نبوده است بلکه بر آمار طلاق هم تاثیر گذاشته است.

 واضح است از اصلی‌ترین مانع برای تشکیل خانواده پیش‌روی جوانانی که تمایل به ازدواج دارند، مسائل اقتصادی است. از موانع بزرگ دیگر که در این زمینه در مسیر جوانان وجود دارد نیاز به سرمایه اولیه است، در شرایط کنونی یک جوان برای اجاره مسکن کوچک و برگزاری مراسم و تهیه لوازم ازدواج و یک دختر برای تهیه جهیزیه هر کدام به حداقل 20 میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارند که رقم بالایی است و از عهده جوانان خارج است با این وجود تنها سیاست کشور در این زمینه وام 3 میلیون تومانی ازدواج است طی سالها‌ی اخیر با وجود تورم بالا تغییری نداشته و عملا اثر خودرا در موضوع ازدواج از دست داده است. بنابراین ضروری است به موازات پی‌گیری مسئله اشتغال جوانان که عملا به شرایط عمومی اقتصاد مربوط است و آثار آن در میان مدت خود را نشان می‌دهد هر چه سریعتر وام قرض الحسنه  ازدواج به عنوان تنها سیاست حمایتی کشور از ازدواج جوانان به نحوی تغییر کند که حداقل نیمی از هزینه‌های ازدواج از این طریق پوشش داده شده تا شرایط ازدواج جوانان تسهیل گردد در نتیجه پیشنهاد می‌شود تا وام قرض‌الحسنه ازدواج به 10 میلیون تومان با پرداخت 4 ساله افزایش یافته و دریافت آن برای جوانان تسهیل گردد.

سیاست های ترویج ازدواج دولتی بیشتر سیاست جمعیتی بوده است تا فرهنگی.افزایش وام ازدواج، مسکن مهر جوانان، اهدای هدیه یک میلیون تومانی به فرزند تازه متولد شده و بالاخره ترویج ازدواج نیمه مستقل همه و همه بیان گر این نکته است که بخش رسمی جامعه ما تنها به افزایش آمار ازدواج می اندیشد و هیچ برنامه فرهنگی سازنده ای برای تحکیم بنیان خانواده ندارد.

 

  • مهدیه صیادی
۲۳
ارديبهشت

صف نانوایی :

مرد حدود 40-45 سال خطاب به نفر پشت سریش در خصوص وضع حجاب زنان و دختران بحث می کردند : آقا این چه وضع حجابه دولت مقصره آقا باید یه فکری به حال این شرایط بر دارند همین افراد هستند که با این لباس و وضع آرایش میان بیرون و جوون ها رو به انحراف می کشونند ....
طرف حسابی داشت از این شرایط گلایه می کرد و ناله می کرد مخاطبش هم از اون مشتاق تر در جوابش گفت : بله آقا حق با شماست شما برای مثال همین دختر بچه رو ببینید که به درخت تکیه داده این بچه با این شرایط الانش خوب بزرگ بشه میشه یکی مثل همین دخترهای بد حجابی که شما میگید باید قبول کنیم دولت مقصر والدین هم مقصرن باید به این بچه یاد بدهن حجاب چیه این بچه که نمی فهمه از این شرایط و لباس خوشش میاد دیگران هم می بیننش براش ذوق می کنن و قربونش میرن از همین کودکی این ظاهر رو باعث تشویقش می دونه و خوشش میاد بزرگ که بشه میشه بد حجاب یا بی حجاب .

(( دختر بچه حدود شش هفت ساله کفش بوت بچگونه با شلوار لی تنگ ، صورت معصومانه مهربونی که کمی آرایش هم داشت با لباس دامنی و یه روسری کوتاه که موهای بلندش رو بافته بودن و انداخته بود روی شونه هاش به درخت کنار جوی آب تکیه داده بود )) مرد شاکی همونطور که داشت حرفهای مخاطبش رو در خصوص دختربچه می شنید سرتکون می داد و نیم نگاهی هم به دختر بچه داشت . ساکت شد و دیگه چیزی نگفت . نوبتش شد نانش رو گرفت و به سمت دختر بچه رفت و گفت : باباجون بریم ... !!!



من و شما در قدم اول باید قبل از اینکه انگشت اشاره به سمت دیگران نشانه بریم خودم رو بررسی کنیم . باید از خودمون شروع کنیم . مادر خواهر همسر دوست خودم رو کمک کنیم تا خوب و بد رو درک کنه . شاید امر به معروف و نهی به منکر در جامعه و برای غریبه مشکل باشه ولی برای آشنا و دوست و اطرافیانمون باید راحت باشه . اگر واقعا به خانواده اهمیت می دیم باید به همه چیز حال و آینده اونها اهمیت بدیم .
دختر و پسر باید با اصول و قواعد اسلامی درست پوشیدن و درست در جامعه ظاهر شدن رو بیاموزند و اولین آموزشگاه خوده خانواده هستش . والدین برای فرزندان خواهر و برادر بزرگتر برای کوچکتر ها ....

 

  • مهدیه صیادی
۲۳
ارديبهشت

دختربا نازبه خداگفت:

چطور زیبا می آفرینی ام و انتظار داری خود را برای همگان نکنم؟

خدا گفت:زیبای من!تو را فقط برای خودم آفریدم

دخترک،پشت چشمی نازک کرد و گفت:خدا که بخل نمی ورزد،بگذار آزاد باشم

*خدا چادر را به دخترک هدیه داد*

دخترک با بغض گفت:با این؟اینطور که محدودترم.اصلا می خواهی زندانی ام کنی؟یعنی اسیر این چادر مشکی شوم ؟؟؟؟

خدا قاطع جواب داد:بدون چادر،اسیر نگاه های آلوده خواهی شد...هر چیز قیمتی را که در دسترس همه نمی گذارند.تو جواهری

دخترک با غم گفت:آخر...آخر،آنوقت دیگر کسی مرا دوست نخواهد داشت.نه نگاهی به سمت من خواهد آمد و نه کسی به من توجه میکند

خدا عاشقانه جواب داد:من خریدار توام!
منم که زود راضی می شوم و نامم سریع الرضاست.

آدمیانند و هزاران نوع سلیقه!
هرطور که بپوشی و بیارایی،باز هم از تو راضی نمی شوند!
اصلا مگر تو فقیر نگاه مردمی؟آن نگاه ها مصدومت میکند

*دخترک آرزویش را به خدا گفته بود و می خواست چونان فرشته ای محبوب جلوه کند*

 

 

  • مهدیه صیادی
۱۷
فروردين

سلام روح ا...

نمی دانم که چرا امروز بیش از پیش دلتنگت شدم . راستش را که بخواهی یاد درس هایت

افتادم و نادم از آن که درس هایی را که در گوشم زمزمه کردی نیاموختم و امروز که

امتحان آخر ترم فرا رسیده حرفی برای گفتن ندارم و

شرمنده ام که بگویم باغ گلی را که به من بخشیدی آلوده به علف ها ی هرز شده و

شرمم می آید که بگویم علف ها ی هرزامروز پرورده ی همان درختان استواردیروزند

وخجالت میکشم که یاد آرم بازی کودکانه 88 را و روی سیاهم که بگویم کودکان

88 همان سال خوردگان دیروزند راستش را بخواهی شرمنده ام که از یاد بردم

که درب باغ گلت را باز نگذارم آخر فراموش کرده بودم که می گفتی کودکان همسایه به

لاله های باغ گلت چشم طمع دارند حواسم نبود که تمام لاله ها ی حیات بیت المقدس

را پرپر کرده اند.

اما روح ا... امروز داغ بر دستانم گذاشتم که دیگر درب باغت را بر روی

کودکان چموش همسایه باز نگذارم.

اما روح ا... امروز با تو عهد می بندم که دیگر باغبان جوانی را که تو خود باغبانی را

به او دیکته کردی تنها مگذارم.

اما روح ا... امروز به باغبان جوانت لبیک می گویم وقسم می خورم

تا زمانی که علف های هرز ریشه کن نشده اند داسم را به زمین نگذارم

 

 

  • مهدیه صیادی
۱۷
فروردين

داشتم از یکی از خیابون های مرکز شهرمون رد میشدم دید دختر خانومی یه ساپورت پوشیده با یه مانتوی نخی خیلی خیلی راحتی که همه وجناتش پیدا بود، من که یه خانوم بودم خجالت میکشیدم بهش نگاه کنم.....آخه خیلی جلب توجه میکرد
رفتم جلو و با احترام بهش سلام دادم و روز بخیر گفتم....... منو دید گفت... ها!!......... چیه لابد اومدی بگی که این چه وضعشه؟........ مگه وکیل وصی مردمی؟........

ولی من بهش گفتم که نه باهات کاری ندارم خواستم بپرسم که ساپورت خوشکلی داری خیلی خوش رنگه بهت هم خیلی میاد از کجا گرفتی؟..............
کم مونده بود شاخ در بیاره....... با صدای آرومی گفت واقعا... ببخش فکر کردم که شما هم مثل بعضی ها میخواهی گیر بدی..........

گفتم که نه کاری باهات ندارم لباس خوشگلی داری ولی لباس خوشگل رو باید جاهای خوشگل پوشید حیف نیست این لباسهای خوشگل رو برای آدمهای هرزه نشون بدی اونهایی که دندون برای من و شما تیز کردن؟!!!...

 

 دیدم سرش رو انداخت پائین گفت: عوضش می کنم ولی پول آژانس ندارم....... پیش خودم گفتم لابد از خونه تا اینجا که میگفت مسافت زیادی داره حتما پیاده اومده.......... برای خود نمایی بوده یا؟...... چند نفر تا اینجا مزاحمش شدن؟

در هر صورت، با هم دیگه سوار آژانس شدیم و رفتیم سر کوچه شون پیاده شد.... پیاده شدنی بهم گفت که خیلی ماهی...... چند بار دیگه بعد اون قضیه دیدمش، این دفعه مانتوی خوبی پوشیده بود ولی میتونه بهتر هم بشه..

با خودم گفتم که اگه باهاش بد برخورد میکردم آیا اون لباس زشت رو عوض میکرد.......؟
خدای شکر به ارزش حجابی که برام دادی



  • مهدیه صیادی
۰۸
بهمن

بانوی باحجابی داشت در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تمام شد برای پرداخت رفت پشت صندوق.

صندق‌دار زنی بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود.

صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر به او انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت.

اما خواهر باحجاب ما که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی شود!

بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم و این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن
خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت:

«من جد اندر جد فرانسوی هستم… این دین من است و اینجا وطنمشما دینتان را فروختید و ما خریدیم






ما در بهترین حالت عادت کردیم که برای شرکت در مجالس و مهمانی ها و به خاطر موجه بودن و شیک بودن، آرایش کنیم و طلا و ادوات متعلق به آن را از صندوقچه در آورده و با حس پرستیژ و زیبایی تمام در این محافل شرکت کنیم.

اکثر ما فراموش کردیم که آراستگی و زیبایی هایمان در برابر پروردگار هم به هنگام عبادت ضرورت دارد و با تاکید بسیار مورد توجه قرار گرفته است.کاری که این روزها متاسفانه به نحو عکس انجام داده و در نهایت آشفتگی، بدون توجه به وجنات ظاهریمان به نماز ایستاده و به راحتی از این عمل مستحب و پسندیده می‌گذریم. و با روی هم گذاشتن چشمانمان با آرایش خیابانی به جای اینکه به دنبال جلب رضایت خالق باشیم به دنبال جلب توجه و نظر مخلوق هستیم.

در باب ضرورت و استحباب زینت و آرایش در محفل عبادت چنین نقل شده :

در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که ایشان بیان فرمودند که: شایسته نیست زن بدون زینت مثل گردنبند نماز بخواند یا دست او بی خضاب و حنا باشد(آراستگی عرف آن زمان).

در توصیف این دستور دینی گفتندکه مکروه است که زن در حال نماز از زینت خالی باشد و منظور از زینت تنها طلا نیست بلکه زینت عرفی است و می تواند شامل خیلی موارد مثل لباس و چادر و خیلی چیزهای دیگر شود.

پس آرایش کردن در چنین محفلی را از دست ندهیم.

 

وسائل الشیعه، ج۳، ص۳۳۵- ج ۴ ص

 

 

 

 

  • مهدیه صیادی
۲۷
دی

از دور صدایی آمد مبهم . نزدیک می شد ، صدا صدای قهقهه هایی ترسناک بود .... مرده بودم

مرده بودم و بدنم در تابوت ، به سمت خانه ی ابدی می رفت ، بیچاره شوهرم که زیر لب افسوس می خورد: "کاش کمی ، و فقط کمی بهتر زندگی می کردی! کاش گوش شنوا داشتی به حرفم گوش می کردی ، وقتی می گفتم ظاهرت را همچون دلت پاک کن ! کاش با آن چهره و زلف ، دل ها را به حسرت نمی گذاشتی و ای کاش ..." 

راست می گفت ، چون خود را مرده دیدم ، تیر هایی که شیطان با کمان زلف من به چشم ها زده بود را دیدم، دیدم که چه سیلابی از خون جگر بر قبرم جاری کرده بود. 

و چه زود تنها شدم ، کاش یک نفر فریادهای ملتمسانه ام را می شنید که :"بمانید ، مرا در این قبر تنگ و تاریک تنها نگذارید ..." 

از دور صدایی آمد مبهم . نزدیک می شد ، صدا صدای قهقهه هایی ترسناک بود . نزدیک تر شدند ، دو نفر بودند ، نام هاشان چه بود ؟ ... ها ! یادم آمد !... نکیر و منکر ... اما چرا اینقدر می خندند ؟ مگر کارشان سوال نیست ؟ مگر نباید سین جینم کنند از اعمالم ؟ 

صدای قهقهه های آنها چون مته ای در سرم فرو می رفت ... نزدیک تر  آمدند ، چهره های ترسناکشان در آن تاریکی سنگین نمایان شد.  خنده هاشان به یک آن تبدیل به اخمی شد که بر شانه هایم سنگینی می کرد بند های کفنم به یکباره فشاری بر بدنم آوردند که تمام خاطرات زندگیم از جلوی چشمانم گذشت . با نگاه به کفنم اشاره کردند و با صدایی ترسناک تر از وحشت گفتند :   

تو که در دنیا بدنت را برای  هر نا محرمی آراستی ، پوشش آن از نظر ملائکه تو را چه سود است ؟ خیال کردی اعمال سوءت از نظر پروردگارت و فرشتگانش پنهان می ماند ؟ آیا پنداشتی کفن سپیدت درون سیاهت را هم می پوشاند؟ 

سپس فریا برآوردند: ای ملائکه ی خدا ، ای اموات و ای مقربان درگاه ایزد ، بیایید و ببنید کسی را که در دنیا در آرایش خود برای بیگانه اسراف می کرده ، اکنون چگونه به طمع بخشش خود را در کفن پیچیده ! "

از  آسمان ها و زمین چشم هایی نمایان شدند که بر من نگاه هایی تعجب آمیز و طعنه دار می انداختند . از سنگینی این نگاه ها فشاری بر قبرم می آمد که مرا در عمق زمین فرو می برد ... ناگهان گلوله ای از آتش بر سرم فرد آمد ... 

با جیغی از خواب پریدم ... اشک و عرق بر صورتم بود ... از آن شب ، خنده ی ملائکه به کل عوضم کرد...

به نقل از حجاب برتر

 واقعا آقا؟

 

دخترک رو به من کرد و گفت:واقعا آقا؟!

گفتم:ببخشید چی واقعا؟!

گفت:واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد!

گفتم:بله

گفت:اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن،

ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشیدفقط سر پایین میندازید و رد میشید!

گفتم: آره راست میگی، سر پایین انداختن کمه!

گفت:کمه؟ببخشید متوجه نمیشم؟

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(سباید زانو زد حقاکه سرپایین انداختن کمه آره تو راست میگی ...

 

-تخفیف

هر بار که برای خرید می رفت,کلی تخفیف می گرفت.می گفتː<تو خرید بلد نیستی!یه بار با من

بیا;برات یه تخفیف حسابی می گیرم.>

آن روز با فروشنده جوان,با ناز و کرشمه از هر دری حرف زد وخندید.نیم ساعت بعد ,پس از

فروش حیا و نجابتش توانست  مانتو را با ده هزار تومان تخفیف بخرد!

استشمام رایحه تو لیاقت می خواهد,نگاه های هرزه مانند علف هرز جلوی رشد گل وجودت را می گیرند!

 

-نا محرم

نمازش که تمام شد چادر را تا کرد و گذاشت در سجاده.موهایش را پریشان کرد

و سرخاب  وسفیدابی کرد و وارد مجلس مهمانی شد.فرشته سمت چپ لبخند

تلخی زد و به فرشته سمت راست گفتː<انگار فقط خدا نا محرمه!....>

حجاب برای زن ,تاج بندگی از خداست.

نیش زنبور

نمی دونم تا حالا نیش زنبور رو چشیدی یا نه؟ 

وای که چقد درد و سوز داره دور از جونتون. یادمه یه روز که عطر گل محمدی زده بودم

 متوجه شدم یه زنبور دور و ورم می پلکهاین دیگه از کجا پیداش شد،

چند بار خواستم دورش کنم اما نمی شد از سماجتش کفرم داشت در میومد ،

بعد از کلی تلاش یه دفعه نکته ای به ذهنم خطور کرد که تقصیر خودم بوده! چرا؟

چون من عطری زده بودم که اونو تحریک کرده بود

و هوسش رو بدون اینکه بفهمم به هیجان آورده بود

آخه معلوم بود که زنبور عاشق گل وعطر و من با زدن عطر توجهش رو جلب کرده بودم

خلاصه زنبور بود و عشق بازی با من !

منم که حوصله اداهاشو نداشتم و از این جلف بازیهاش به تنگ اومده بودم سعی

می کردم از خودم دورش کنم... تو همین گیر و دار

آخ سوختم..........!!! آره!

نیش عاشقانه زنبور بود که به بالای ابروی چشمم خورد و بعد یه قلمبه بزرگ

بالای ابروم ....مُردم از درد .....این هم سزای تحریک کردن زنبور...

به قول خدا جون : آنچه از بدی به تو می رسه از خودته

 

حالا حرفم اینه...حرفم با تو ، دوستم، آبجی ام، خواهرم...

اگه  ادکلنی زدی یا خودت رو مثل گلی آرایش کردی و موهاتو انداختی بیرون 

و بیرون رفتی یقین بدون که پسرها و مردهایی رو به هوس میندازی

پسرهایی که چه بسا ممکنه از اخلاق و منش و...اونا متنفر باشی

 اما اونا تو رو ول نمی کنن و اگه خیلی بخوای ازشون به خاطر عفت و پاکدامنی 

 کناره بگیری نیششونو می زنن وصورت زیبای عفتت رو با ورم اتهام زشت می کنن

اما واقعا تو این سوز بدبختی، خودت هم مقصر نیستی؟

حرف خدا جون یادت نره : آنچه از بدی به تو می رسه از خودته

 


چرا پادشاه لخت است!؟
دو خیاط به شهری وارد شدند و پادشاه را فریفتند که ما در فن خیاطی استادیم و بهترین لباسها را که برازنده قامت بزرگان باشد می دوزیم. اما از همه مهم تر، هنر ما این است که می توانیم لباسی برای پادشاه بدوزیم که فقط حلال زاده ها قادر به دیدن آن باشند و هیچ حرامزاده ای آن را نبیند. اگر اجازه فرمایید چنین لباسی برای شما نیز بدوزیم. پادشاه با خوشحالی موافقت کرد و دستور داد مقادیر هنگفتی طلا و نقره در اختیار دو خیاط گذاشتند تا لباسی با همان خاصیت سحر آمیز بدوزند که تارش از طلا و پودش از نقره باشد.

خیاط ها پول و زر و سیم را گرفتند وکارگاهی عریض و طویل دایر کردند و دوک و چرخ و قیچی و سوزن را براه انداختند و بدون آنکه پارچه و نخ و طلا و نقره ای صرف کنند، دستهای خود را چنان استادانه در هوا تکان می دادند که گفتی مشغول دوختن لباسند. روزی پادشاه نخست وزیر را به دیدن لباس نیمه کاره فرستاد. اما صدراعظم هر چه نگاه کرد چیزی ندید، از ترس آنکه مبادا دیگران بفهمند که او حلال زاده نیست، با جدیت تمام زبان به تعریف لباس و تمجید از هنر خیاطان گشود و به پادشاه گزارش داد که کار لباس به خوبی رو به پیشرفت است. ماموران عالی رتبه دیگر هم به تدریج از کارگاه خیاطی دیدن می کردند و همه پس از آنکه با ندیدن لباس به حرامزادگی خود پی می بردند، این حقیقت تلخ را پنهان می کردند و در تایید کار خیاطان و توصیف لباس بر یکدیگر سبقت می گرفتند.


تا بالاخره نوبت به خود پادشاه رسید و به خیاط خانه سلطنتی رفت تا لباس زربافت عجیب خود را به تن کند. البته او هم چیزی ندید و پیش خود گفت معلوم می شود من یکی در میان این همه حلال زاده نیستم، او هم با کمال دیرباوری و ناراحتی، ناچار وجود لباس و زیبایی و ظرافت آن را تصدیق کرد و در مقابل آیبنه ایستاد تا آن را به تن او اندازه کنند. خیاطان حقه باز پس می رفتند و پیش می آمدند و لباس موهوم را به تن پادشاه راست و درست می کردند و آن بیچاره لخت ایستاده بود و از ترس سخن نمی گفت و ناچار دائمأ از داشتن چنان لباسی اظهار مسرت نیز می نمود.


سرانجام قرار شد جشنی عظیم در شهر به پا شود تا پادشاه جامه تازه را بپوشد و خلایق همه او را در آن لباس ببینند. مردم به عادت معمول در دو سمت خیابان ایستادند و پادشاه لخت با آداب تمام ، با آرامش و وقار از برابر آنها عبور می کرد و دو نفر از خدمه دربار دنباله لباس را در دست داشتند تا به زمین مالیده نشود و درباریان، رجال، امیران و وزیران نیز با احترام و حیرت و تحسین پشت سر پادشاه در حرکت بودند و مردم نیز با آنکه هیچ کدامشان لباس بر تن پادشاه نمی دیدند، از ترس تهمت حرامزادگی غریو شادی سر داده بودند و لباس جدید را به پادشاه تبریک می گفتند.

 

 

 

 

 

  • مهدیه صیادی
۰۱
دی
قابل توجه خانم هائی که دوست دارند زیباتر شوند ...

1- برای داشتن لب هایجذاب کلام محبت آمیز به زبان آورید


۲ - برای داشتن چشمان
زیبا به زیبایی های مردمو خوبیهای آنها توجه کنید


۳ - برای خوش اندام ماندن
غذایتان را با گرسنگان تقسیم کنید


۴ - برای داشتن موهای زیبا
بگذارید کودکی هر روز آن را نوازش کند


۵ ـ برای داشتن فرم مناسب در حالی راه بروید
که میدانید هرگز تنها نیستید


۶ - انسانها بیشتر از اشیا
احتیاج به تعمیر نو شدن احیا شدن مرمت شدن و

رهاشدن دارند هیچ وقت هیچ کدام را دور نریزید


۷ - به خاطر داشته باشید

هرگاه به دست یاری نیاز داشتید همیشه یکی در انتهای دست خودتان پیدا میکنید

همین طور که سنتان بالا
می رود شما متوجه میشوید که ۲ دست دارید یکی برای

کمک به خودتان و یکی برای یاری دیگران

۸ - زیبایی یک زن به لباسهایی که میپوشد
به صورتش و به مدل مویش بستگی ندارد

زیبایی یک زن در چشمانش پدیدار میشود چرا که آنها دروازه های باز قلبش هستند

جایی که عشقش جای دارد

۹ - زیبایی یک زن در آرایشش نیست
بلکه در زیبایی واقعی روحش اوست ،

مهم این است که او مشتاقانه عشقش را نثار میکند


۱۰ - زیبایی واقعی یک زن با
گذشت زمان افزایش می یابد

[ چهارشنبه بیست و پنجم دی 1392 ] [ 18:51 ] [ جانم فدای امام نقی(ع) ]
  • مهدیه صیادی
۰۱
دی

بدون تردید پوشش اسلامی برای زنان، از ضروریات دین مقدس اسلام است، چنان که آیات متعددی از قرآن بر این مطلب دلالت دارند.1 از طرفی مسأله حجاب یکی از جنجالی‏ترین مسائل دنیای دیروز و امروز است، به ویژه طرفداران اعلامیّه حقوق بشر، که با عنوان کردن «تساوی حقوق زن و مرد»، پوشش را برای زن دست و پاگیر دانسته، و آن را برخلاف آزادی قلمداد و به عنوان حمایت از حقوق زن، مطرح می‏نمایند، این مسأله را بسیار حسّاس نموده است، در صورتی که پوشش اسلامی را باید در مجموع ابعادش مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، که با توجّه به مجموع، به نفع زن و جامعه است، و نه تنها دست و پا گیر نیست و تضادی با آزادی ندارد، بلکه زنان در عین حفظ پوشش اسلامی، می‏توانند برترین فعالیّت‏های اجتماعی را داشته باشند، و در چارچوب آزادی‏های صحیح و مقبول، از حق آزادی خود بهره‏مند گردند، زیرا حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است، و ما امروز در جمهوری اسلامی ایران می‏بینیم که زنان در همه صحنه‏ها و عرصه‏ها، از مجلس قانون‏گذاری گرفته تا آموزش و پرورش و بیمارستان‏ها و ادارات، می‏توانند در چهارچوب حفظ پوشش اسلامی، به کار و تلاش بپردازند، بی آن‏که حجاب اسلامی برای تلاش‏های آنان، مشکلی ایجاد کند، و حقّ آزادی صحیح آنها را تضییع نماید.

 حجاب در اسلام از یک مسأله کلّی‏تر و اساسی‏تری ریشه می‏گیرد، و آن این است که اسلام می‏خواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی، اختصاص یابد، اجتماع منحصرا برای کار و فعّالیت باشد، برخلاف سیستم غربی عصر حاضر، که کار و فعّالیت را با لذّت‏جویی‏های جنسی به هم می‏آمیزد، اسلام می‏خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند».3
علاّمه اقبال لاهوری در اشعار نغز خود در این رابطه، چنین می‏سراید:
باید این اقوام را تنقید غرب شرق را از خود برد تقلید غرب
نی زرقص دختران بی‏حجاب قوت مغرب نه از چنگ و رباب
نی زعریان ساق و نی از قطع موست نی زسحر ساحران لاله روست
از همین آتش چراغش روشن است قوّت افرنگ از علم و فن است
مغز می‏باید نه ملبوس فرنگ علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ

حضرت فاطمه(س)زن نمونه یا نمونه زن؟

الگو یکی از طرق سازندگی درمراحل مختلف زندگی است. بسیاری از بی هدفی ها زاییده بی الگویی هاست. زبان الگو، زبان عمل است در   نتیجه تأثیری که الگو برافراد می‌گذارد، بسیارعمیق تر و ماندنی تر ازگفتار است. به دلیل اهمیت الگو ادیان الهی و مکاتب بشری سعی درارائه الگو ازنوع خود انسان داشته  اند و ازنقش الگو درآبادانی و ویرانی جوامع غافل نبوده اند  .
دین مبین اسلام  الگوها و شاخص‌های‌متعالی ‌ارائه داده و انسانها را به پیروی از سیره عملی و نظری آنان دعوت نموده است. اگر درمکاتب ساخته بشر، الگوی عملی وجود ندارد و آنان ناگزیرند ایده آلیستی بیندیشند، خوشبختانه درمکتب اسلام راستین یعنی تشیع، الگوهای بسیاری وجود دارد.  
دامنه تأثیر گذاری اسوه ها از نظر قرآن اعم از حوزه فردی، اجتماعی و تاریخی است . در حوزه فردی نقش سرمشقها اصلاح مناسبات اجتماعی و سیاسی است و درعرصه تاریخی تأثیر اسوه ها به تغییر و تحول در جهت گیریهای تاریخی   ارتباط می‌یابد.  
هم اکنون جا دارد به این سؤال پاسخ گفته شود که آیا حضرت زهرا(س) الگوی زنان است یا الگوی انسان؟ و آیا سیره ایشان قابلیت پیروی برای همه انسانها را دارد و یا مختص زنان می‌باشد؟ پرواضح است که حضرت زهرا (س) الگوی کاملی برای همه انسانهاست و همه بشریت می‌توانند با تأسی از سیره ایشان راه نجات و سعادت خود را طی نمایند.
کرامت ها وفضیلت ها مختص مردان نیست. چنانچه زنان جوهری داشته باشند، مسیر تعالی وبالندگی معنوی برای آنان هموار است. اگر علی (ع) الگو ونمونه انسان کامل و ایده آل است در وجود مرد بودن، زهرای مرضیه نیز الگوی ایده آل انسان کامل است درمظهر زن بودن. قران وقتی می‌فرماید :« لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة »( احزاب،33/ 31 ) مقصود از «لکم» همه انسان هاست،نه فقط مردان. این مطلب درمورد حضرت زهرا (س) نیز صادق است .آنچه فاطمه (س) را اسوه و نمونه ساخته،کمال انسانی اوست و بدین خاطر متعلق به عالم انسانیت است. ارزش های انسانی اختصاص به زن یا مرد ندارد و به تبع آن اسوه های انسانی نیز همین گونه اند. فاطمه(س) چنان که اسوه زنان است اسوه مردان نیزهست.( همانند پیامبران و امامان)
بین زن نمونه بودن و نمونه زن بودن تفاوت است ؛ زن نمونه یعنی زنی که سیره و روش او را همگان قادرند در زندگی اتخاذ واعمال نمایند و براساس سیره و سلوک او مسیرزندگی خویش را بپیمایند و نمونه زن یعنی زنی که میان زنان نمونه و الگوست.

بالاترین ارزش زن از نظر حضرت زهرا علیهاالسلام

از منظر حضرت زهرا علیهاالسلام نزدیک ترین حالات زن به خداوند متعال هنگامى است که خود را از دید نامحرمان دور نماید و در منزل خود به خانه دارى و تربیت فرزند و پذیرایى از همسر خود بپردازد. امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت فاطمه علیهاالسلام دراین باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَى مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا، نزدیک ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانى است که در منزل مى ماند [و به امور خانه دارى و تربیت فرزند مى پردازد].»

آرى، یک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمى کند و در طول زندگى حجاب خود را همانند گوهرى گرانبها پاسدارى مى کند. این سخن معروف حضرت زهرا علیهاالسلام که ضامن پایدارى جوامع و مایه استحکام خانواده هاست، همواره باید در معرض دید بانوان مسلمان به ویژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند.»

خوشبختى و سعادت زن و جامعه بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم[ را نبینند و مردان [نامحرم[ نیز آنان را ننگرند. در همین جمله نهفته است که تا مى تواند از نامحرمان دورى کند و کمترین ارتباط را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شیاطین وسوسه گر و دشمنان اسلام تلاش مى کنند به هر وسیله و عنوانى زنان مسلمان را از هویت خود جدا کنند و به مجامع عمومى و معرض دید نامحرمان بکشانند و به این وسیله آنان را از اهداف اصلى خلقتشان بازدارند.

فرانس فانون نویسنده فرانسوى مى گوید: «نیروهاى اشغالگر در کشور مسلمان الجزائر مأموریت داشتند تا هویت و اصالت فرهنگى ملت الجزائر را نابود سازند و در این راه حداکثر کوشش خود را بر تخریب مسئله حجاب و چادر زنان متمرکز کرده بودند؛ زیرا آن را نشانه مهم اصالت ملى زنان الجزائرى تلقى مى کردند. از دیدگاه استعمارگران هجوم به تار و پود جامعه اسلامى الجزائر ابتدا باید از تحت تأثیر قرار دادن زنان آغاز مى شد. دستگاه استعمارى فرانسه براى مبارزه با حجاب زنان و بیرون کشیدن آنان از کانون خانواده، مبالغ هنگفتى را اختصاص داده بود. آنها بر این باور بودند که حجاب زن سدّ محکم و دژ عظیمى در برابر نفوذ غربیهاست. هر چادرى که کنار گذاشته شود، افق جدید و گام بلندى در تسلط استعمارگران بر کشورهاى اسلامى است. پس از دیدن هر زن مسلمانى که حجاب را کنار گذاشته است، امید تسلط آنان ده برابر مى گردد. با هر چادرى که رها مى گردد، گویى جامعه اسلامى براى پذیرش و تسلیم در برابر استعمارگران آماده تر مى شود.»

حجاب حضرت فاطمه(س)
حضرت زهرا سلام الله علیها یک افتخار است برای همه عالم، نه فقط برای شیعه، نه فقط برای عالم اسلام، نه فقط برای ائمه طاهرین (ع)، بلکه آن حضرت برای پدر بزرگوارش نیز مایه سربلندی و افتخار به شمار می‌رود. پیامبر اکرم (ص) به این بانو خیلی افتخار می‌کردند و بارها می‌فرمودند که خودم و پدر و مادرم به فدای تو. افتخار پیغمبر اکرم (ص) خیلی معنا دارد؛ حضرت زهرا (س) از نظر حسب و نسب دارای درجات رفیعی بوده است. شما نمی‌توانید یک خانمی پیدا کنید که این قدر از نظر نسب، والا و نورانی باشد. ایشان پدری دارد مثل پیامبر اکرم که خاتم الانبیاء بود. پیغمبری که همه پیامبران به وجود او افتخار می‌کردند، وجود مبارکی که خود خداوند متعال به او افتخار می‌کند و نظیرش در عالم وجود نیامده و نخواهد آمد. حضرت صدیقه طاهره مادری دارد مانند حضرت خدیجه که در مورد ایشان هم باید بگوییم یک افتخار برای همه انسانها و مخصوصاً برای تمامی خانمها می‌باشد. در باره حضرت خدیجه همین مقدار بس که پیغمبر اکرم می‌فرمودند: پیروزی اسلام، مرهون خدیجه است. همسر حضرت زهرا (س) نیز امیرالمومنین علی (ع) است که پیامبر گرامی (ص) فرمودند: زهرا جان اگر علی نبود، کفوی برای تو در عالم وجود یافت نمی‌شد. و اگر تو نبودی کفوی برای علی در عالم نبود. حضرت فاطمه زهرا از لحاظ فرزند نیز فرزندانی نظیر امام حسن و امام حسین و حضرت زینب و ام کلثوم سلام الله علیهم را تحویل عالم بشریت داده‌اند. اسلام مرهون مجاهدتها و تلاشهای فرزندان گرامی حضرت زهراست. شهادت امام حسین (ع) اسلام را بیمه کرد و مجاهدت حضرت زینب(س)، شهادت آن حضرت را جهانگیر کرد. حضرت زینب با آن شهامت مثال زدنی در مقابل دشمن گفت: «‌ثکلتک امک یابن مرجانه ما رأیت الا جمیلا». نظیر چنین فرزندانی را در عالم کسی نداشته و نخواهد داشت. اما اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها منحصر به این چهار بزرگوار نیست، بلکه دوازده امام از نسل حضرت زهرا به وجود آمدند که بارها پیغمبر اکرم به این موضوع افتخار می‌کردند. از همان وقتی که امام حسین طفلی کوچک بود، پیامبر اکرم او را در دامن می‌نشاندند و می‌فرمودند: «یا حسین التاسع من ولدک هو القائم بالحق به یملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جورا» یعنی حسینم، نهم از فرزندان تو امام زمان است که به دستش پرچم اسلام روی کره زمین افراشته می‌شود. آنکه عدالت اجتماعیِ سرتاسری می‌آ ورد. آن که ظلم جهانی را ریشه کن می‌کند و بالاخره آن که اسلام را جهانی می‌کند و می‌گوید «انّ فی إبنه رسول الله لی اسوه حسنه» یعنی سرمشق من در حکومت، زهرای مرضیه است. آن امامی که اسلام را جهانی می‌کند و می‌فرماید که «‌نحن حجج الله علی خلقه و فاطمه حجه علینا» یعنی ما دوازده امام حجت برای مردم هستیم و زهرا (س) حجت برای ما است. درک کردن معنای این گونه روایات سخت است، این گونه روایات حیران کننده است و انسان با غور در این مطالب پی به جهل خود می‌برد.
نکته مهم که تذکر آن در این مجال ضروری است اینکه، شناخت ما نسبت به نعمت بزرگی همچون وجود مبارک حضرت زهرای مرضیه چه مقدار است؟ و مهمتر اینکه تا چه اندازه آن حضرت را برای خود اسوه می‌دانیم و از او پیروی می کنیم؟ اگر ما در این باره کوتاهی کنیم و از حضرت زهرا (س) الگو نگیریم، بالاترین گناه را مرتکب شده‌ایم. زیرا کفران نعمت کرده‌ایم. قرآن کریم می‌فرماید: «لئن شکرتم لأزیدنّکم و لئن کفرتم إنّ عذابی لشدید». اگر حضرت صدیقه طاهره سرمشق جامعه باشد، جامعه رو به تزاید و ترقی خواهد بود و اما اگر زهرا سرمشق زندگی مردم نشد، در دنیا و آخرت عذابی دردناک در انتظار آنان خواهد بود. در خصوص لزوم الگوگیری از سیره حضرت زهرا (س) به دو نکته اشاره می‌گردد که از مصادیق برجسته شیوه‌ زندگانی حضرت زهراست که نسل کنونی باید اسوه خود قرار دهد.

 

حجاب از دیدگاه حضرت زهرا(س)

آن بانوی بسیار بزرگ جهان، با این که حریم عفاف و حجاب را به طور کامل رعایت می‏کرد، در عین حال، در بحرانی‏ترین حوادث سیاسی و اجتماعی، حضور و ظهور داشت.
روزی مرد نابینایی با کسب اجازه به محضر حضرت زهرا(س) آمد. حضرت از او فاصله گرفت و خود را پوشانید، پیامبر اکرم(ص) که در آن جا حضور داشت از حضرت زهرا(س) پرسید: «با این که این مرد نابیناست و تو را نمی‏بیند، چرا خود را پوشاندی»؟ حضرت زهرا(س) در پاسخ فرمود: «اگر او مرا نمی‏بیند، من که او را می‏بینم، وانگهی او بو را استشمام می‏کند». پیامبر(ص) (به نشانه تأیید شیوه و گفتار حضرت زهرا«س») فرمود: «أَشْهَدُ اَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنّی؛4 گواهی می‏دهم که تو پاره تن من هستی».
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: روزی همراه گروهی در محضر رسول خدا(ص) نشسته بودیم. آن حضرت به ما رو کرد و فرمود: «بهترین کار برای زنان چیست؟» هیچ کدام از حاضران نتوانستند جواب صحیح بدهند. هنگامی که متفرّق شدند، من به خانه بازگشتم، و همین موضوع را از حضرت زهرا(س) پرسیدم، و ماجرای سؤال پیامبر(ص) و پاسخ صحیح ندادن اصحاب را برای حضرت زهرا(س) تعریف کردم، و گفتم هیچ یک از ما نتوانستیم پاسخ صحیح بدهیم. حضرت زهرا(س) فرمود: ولی من پاسخ به این سؤال را می‏دانم، و آن این است که: «خَیْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لایَرِینَ الرِّجالَ وَلایَراهُنَّ الرِّجالُ؛ صلاح زنان در آن است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».
*
حجاب در اسلام به معنای پرده نشینی نیست، بلکه به معنای پوششی معقول برای جلوگیری از فساد، و حفظ کرامت زن است.
من به محضر رسول خدا(ص) بازگشتم و عرض کردم: «ای رسول خدا! از ما پرسیدی که چه کار برای زنان برتر است، پاسخش این است که برترین کار برای زنان این است که آنها مردان نامحرم را نبینند، و مردان نامحرم آنها را نبینند».
پیامبر(ص) فرمود: «چه کسی به تو چنین خبر داد، تو که این‏جا بودی و پاسخی نگفتی؟» علی(ع) عرض کرد: «فاطمه(س) چنین فرمود».
پیامبر(ص) از این پاسخ خشنود شد، و سخن فاطمه(س) را پسندید و به نشانه تأیید او فرمود: «اِنَّ فاطِمَةُ بضْعَةٌ مِنّی؛5 همانا فاطمه، پاره تن من است».
نیز روایت شده: روزی جابر بن عبدالله انصاری همراه رسول خدا(ص) به سوی خانه فاطمه(س) رهسپار شدند. وقتی که به در خانه رسیدند، پیامبر(ص) اجازه ورود طلبید. فاطمه(س) اجازه داد، پیامبر(ص) فرمود: شخصی همراه من است، آیا اجازه هست با او وارد خانه شویم؟ فاطمه(س) عرض کرد: «ای رسول خدا «قِناع» (یعنی مقنعه و روسری) ندارم.» پیامبر(ص) فرمود: «یا فاطِمَةُ خُذِی فَضْلَ مَلْحَفَتِک فَقِنِعِی بِهِ رأسَکِ؛ ای فاطمه! زیادی لباس بلند روپوش خود را بگیر و سرت را با آن بپوشان».
حضرت فاطمه

 

  • مهدیه صیادی
۲۵
آبان

معاون وزیر و رییس سازمان مدارس غیر دولتی، توسعه مشارکتهای مردمی و خانواده با اشاره به اینکه عفاف و حجاب ویژه خانواده است گفت: ۲۱ راهکار حوزه عفاف و حجاب به آموزش و پرورش ابلاغ شده است.

معاون وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه نمی توانیم بگوییم عفاف و حجاب ویژه خانم ها است خاطرنشان کرد: عفاف و حجاب ویژه خانواده است زیرا اگر عفاف درونی را داشته باشیم و پرده های درونی را باور کنیم پوشش بیرونی را هم با اعتقاد می پذیریم.

حشمتیان به دبیرخانه ستاد عفاف و حجاب اشاره و بیان داشت: از زمانی که براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ راهکارهای اجرایی به دستگاه ها ابلاغ شد، ۲۱ راهکار تخصیصی آموزش و پرورش هم ابلاغ شد.

وی افزود: در طول سالیان گذشته زحماتی کشیده شده است اما امسال یک تأکید ویژه ای به بحث فعال شدن ستاد عفاف و حجاب در آموزش و پرورش است و به طور جدی به این موضوع ورود شده و لازم است یک مستنداتی از اقدامات گذشته هم از معاونت ها داشته باشیم تا کارهای انجام شده را ملاحظه کنیم.

وی ادامه داد: براساس ستاد مرکزی، عفاف و حجاب را تشکیل و در این ستاد چون حوزه پرورشی و خانواده ، نقش اساسی را در برنامه ریزی عهده دار هستند طبق ساختاری که وزارت کشور ابلاغ کرده این ستاد تشکیل و اعضای آن ۱۳ نفر هستند.

معاون وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: در راستای تقویت همه حوزه های ستادی، حوزه ها را تشکیل و زیر نظر این ستاد مرکزی اداره می شود و در هر یک از معاونت ها و سازمان ها و مراکز و ادارات کل مستقل یک ستاد عفاف و حجاب تشکیل شده است.

  • مهدیه صیادی