آموزش حجاب وعفاف

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد. از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

آموزش حجاب وعفاف

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد. از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

به نام او که حفظ عفت را برای پایداری بشر لازم شمرد.

از دستورات زیبای قرآن (سوره نور30 و 31) حفظ حجاب و عفاف برای مردان و زنان است.

۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

۳۰
شهریور

از منظر اسلام خانواده مقدس‌ترین نهاد و بستری برای آرامش، تربیت و رشد نسل به شمار می‌آید. اهمیت این مسئله از آنجایی است که خانواده پایه‌ اصلی جامعه است و جامعه‌ سالم در گرو خانواده‌ سالم می‌باشد؛ چرا که اولین نهادی است که فرد به آن ورود پیدا می‌کند و در آن پرورش می‌یابددیدگاهی که اخیرا در جامعه رواج پسدا کرده است بدین شرح است که آرامش مختص به دوران تجرد و ازدواج آغاز تمام مشکلات و گرفتاری‌ها می باشد لذا این بیشن مشکلات اقتصادی را عاملی برای فرار از ازدواج بیان می‌کند که به طور حتم تبعات آن گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که خداوند در سوره‌ نور به بندگان خود وعده داده است: «اگر فقیر و تنگ‌دست باشید خداوند از فضل خود شما را بی‌نیاز می‌کند» و خداوند هرگز از وعده‌ خود تخلف نمی‌کند.

تغییر سبک زندگی را می‌توان ارمغان مدرنیته در عصر حاضر به شمار آورد. به عقیده‌ برخی، به وجود آمدن شیوه‌های جدید زندگی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است که با حرکت جوامع به سمت پیشرفت و صنعتی شدن رخ می‌نماید؛آمارهای جهانی حکایت از آن دارد که در طول ده سال اخیر، علی‌رغم رشد نابرابری اقتصادی در جامعه ایرانی، شاخص‌های رفاه در زندگی اغلب اقشار پیشرفت چشمگیری داشته و در مقابل دگرگونی مولفه‌های متنوع سبک زندگی ایرانی نیز کاملا مشهود است. ارزش‌هایی همچون صرفه‌جویی، ساده‌زیستی و خودکفایی به شدت در جامعه ایرانی تضعیف شده به نحوی که مهارت‌های زنانه و مردانه زندگی جای خود را به تلاش حداکثری برای کسب درآمد داده است. زن شاغل ایرانی امروز بخش قابل توجهی از درآمدش را اختصاص به هزینه مهدکودک فرزندان می‌دهد تا هم وظیفه تربیت نسل خود را به دیگری بسپارد و هم به سبب دوری از فضای خانواده با مشکلات متنوع زندگی به سبک مدرن مواجهه‌ای غیرقابل چشم‌پوشی داشته باشد.

مرد ایرانی نیز ترجیح می‌دهد به جای تلاش برای رشد فرهنگی خانواده خویش در حوزه ارزش‌هایی همچون «مدیریت مصرف» و «خودکفایی خانوادگی»، اغلب اوقات روز را در خارج از خانه بگذراند تا هزینه‌های اضافی تحمیلی سبک زندگی مدرن را با فشار شدید تامین کند.رسم منفی اختصاص بخش قابل توجهی از درآمد خانواده به خرید غذاهای آماده ناسالم به شدت در شهرهای ایران همه‌گیر شده و مدرنیته یک به یک ارزش‌های خانواده ایرانی همچون دورهمی‌های ساده خانوادگی بر سر سفره‌ای مشترک و کم‌هزینه با دستپخت مادر و کمک پدر را درمی‌نوردد و جامعه و خانواده ایرانی را به سمت انواع بیماری‌های جسمی و روحی - روانی ناشی از تغییر سبک زندگی اجتماعی سوق می‌دهد. اکنون سوال اصلی این است که چرا در چنین جامعه‌ای که زمان صحبت همسران به کمتر از 5 دقیقه در روز کاهش یافته، انتظار داریم آمار طلاق افزایش نیابد!؟

حقیقت این است که پایه و اساس سبک زندگی در جامعه‌ سنتی ایران بر اساس اسلام بنا شده است و تغییر آن به منزله‌ تغییر سبک زندگی اسلامی به شیوه‌های مدرن و وارداتی است که با فرهنگ اسلامی ما هیچ گونه همخوانی ندارد و در نتیجه تغییر هویت فرد مسلمان را به دنبال دارد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یکدیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر هم تأثیر متقابل می‌گذارند.از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛ البته نمی‌توان ضرورت‌های جامعه‌ امروز را برای حضور زنان در برخی مشاغل زنانه نادیده گرفت اما آنچه در حال حاضر در جامعه‌ ما اتفاق می‌افتد این است که حتی در مواقع غیرضروری و تنها با این استدلال که زن باید به استقلال مالی برسد تا به مرد وابسته نباشد، به اشتغال بیرون از منزل روی می‌آورند که این مسئله به خودی خود عامل به وجود آمدن مشکلاتی برای فرد و جامعه خواهد شد که از جمله آنها می‌توان کاهش نشاط و شور زندگی در خانواده به علت کمبود محسوس حضور «زن» به عنوان مدیر خانه را برشمرد. در حقیقت هویت و سبک زندگی با یکدیگر رابطه‌ای دوسویه دارند و بر هم تأثیر متقابل می‌گذارند.از مصادیق تغییر سبک زندگی می‌توان به تغییر الگوی تأمین معاش در خانواده به تقلید از کشورهای غربی اشاره کرد؛تغییر سبک «ساده زیستی»  و روی آوردن به زندگی تجملاتی و ایجاد مصرف‌زدگی در بین خانواده‌ها؛تغییر نوع تعامل زن و مرد که تحت تأثیرماهواره‌ها به سبک غربی رخ میدهد.

همچنین گسترش سبک زندگی «مجازی» و«اختلاط» در شبکه‌های اجتماعیاز عواملی هستند که خانواده را بتدریج با خطر ورشکستگی مواجه خواهد کرد. حقیقت این است؛ با تغییر سبک زندگی که مسلماً به دنبال خود تغییر ارزش‌ها را نیز در پی خواهد داشت، نهاد خانواده از درون تضعیف خواهد شد که از این مسئله می‌توان به عنوان عامل اصلی طلاق نام برد، زیرا اولین قربانی آن معنویت است که درون سبک زندگی غربی، باورها و فرهنگ جدید آن استحاله می‌گردد.با بررسی آیات و روایات اسلامی درمی‌یابیم به همان اندازه که در اسلام بر ازدواج و تشکیل خانواده تأکید شده، به همان اندازه نیز بر حفظ و نگهداری از آن سفارش شده است. چرا که نهال خانواده برای ادامه‌ حیات و به ثمر نشستن خود نیاز به رسیدگی و مراقبت ویژه‌ دارد. در آیات و روایات از طلاق به عنوان مغبوض‌ترین حلال خداوند یاد شده است

متأسفانه کوتاه شدن عمر زندگی مشترک در جامعه‌ ما گسترش یافته و اگر به زودی برای حل آن چاره‌ای اندیشیده نشود می تواند به یک بحران جدّی تبدیل شود که این مسئله هوشیاری مردم، مسئولین و نخبگان را می‌طلبد. عمق فاجعه جایی مشخص می شود که بدانیم علاوه بر افزایش این معضل بزرگ، جامعه در جهت قبح‌زدایی از این مسئله گام برمی‌دارد. برگزاری جشن طلاق به تقلید از فرهنگ غرب و دعوت دوستان و آشنایان برای شرکت در این مراسم در جامعه‌ اسلامی ما جای بسی تأسف و تعجب دارد. وقتی زندگی رنگ و بویی از دین و فرهنگ اسلام نداشته باشد، وقتی خانواده تقدس خود را در دید افراد از دست بدهد و ازدواج بیشتر جنبه‌ تشریفاتی پیدا کند؛ وقتی ازدواج‌های سنتی که بر پایه‌ فرهنگ اسلامی و شناخت و باور صحیح از زندگی مشترک است جای خود را به ازدواج‌هایی به سبک مدرن و دوستی‌های خیابانی، اینترنتی و ... بدهد؛ قبح‌زدایی و برگزاری جشن طلاق به شیوه‌ مدرن امری دور از ذهن و تعجب‌برانگیز نخواهد بود!

نظام خانواده به سان یک نظام سالم اجتماعى در روند حیات اجتماعى خود حالات گوناگونى دارد. اگر خانواده که مرکب از زوجین و فرزندان مى باشد، از هماهنگى، انسجام، وفاق وتفاهم دو طرف زن و شوهر برخوردار باشد، قطعاً زمنیه زندگى سالم خانوادگى را فراهم کند، امّا اگر انسجام و هماهنگى نداشه باشد، قطعاً تهدید به فروپاشى و انهدام شده و پایه و اساس آن فرو مى ریزد.هر جامعه ای که در جستجوی سلامت است باید این پدیده را مهار کند.اما رشد بی مهار طلاق آن هم در سال های ابتدای زندگی جوانان چنین می نماید که این سیاست ها نه تنها موفق نبوده است بلکه بر آمار طلاق هم تاثیر گذاشته است.

 واضح است از اصلی‌ترین مانع برای تشکیل خانواده پیش‌روی جوانانی که تمایل به ازدواج دارند، مسائل اقتصادی است. از موانع بزرگ دیگر که در این زمینه در مسیر جوانان وجود دارد نیاز به سرمایه اولیه است، در شرایط کنونی یک جوان برای اجاره مسکن کوچک و برگزاری مراسم و تهیه لوازم ازدواج و یک دختر برای تهیه جهیزیه هر کدام به حداقل 20 میلیون تومان سرمایه اولیه نیاز دارند که رقم بالایی است و از عهده جوانان خارج است با این وجود تنها سیاست کشور در این زمینه وام 3 میلیون تومانی ازدواج است طی سالها‌ی اخیر با وجود تورم بالا تغییری نداشته و عملا اثر خودرا در موضوع ازدواج از دست داده است. بنابراین ضروری است به موازات پی‌گیری مسئله اشتغال جوانان که عملا به شرایط عمومی اقتصاد مربوط است و آثار آن در میان مدت خود را نشان می‌دهد هر چه سریعتر وام قرض الحسنه  ازدواج به عنوان تنها سیاست حمایتی کشور از ازدواج جوانان به نحوی تغییر کند که حداقل نیمی از هزینه‌های ازدواج از این طریق پوشش داده شده تا شرایط ازدواج جوانان تسهیل گردد در نتیجه پیشنهاد می‌شود تا وام قرض‌الحسنه ازدواج به 10 میلیون تومان با پرداخت 4 ساله افزایش یافته و دریافت آن برای جوانان تسهیل گردد.

سیاست های ترویج ازدواج دولتی بیشتر سیاست جمعیتی بوده است تا فرهنگی.افزایش وام ازدواج، مسکن مهر جوانان، اهدای هدیه یک میلیون تومانی به فرزند تازه متولد شده و بالاخره ترویج ازدواج نیمه مستقل همه و همه بیان گر این نکته است که بخش رسمی جامعه ما تنها به افزایش آمار ازدواج می اندیشد و هیچ برنامه فرهنگی سازنده ای برای تحکیم بنیان خانواده ندارد.

 

  • مهدیه صیادی